تعارض میان منافع قدرت حاکم و منافع فرد، مشهود ترین جلوه بارز مباحث دادرسی عادلانه در نظام عدالت کیفری است. در چنین وضعیتی، اصل متعارف، مستلزم سازگاری تصمیمات دولت با ارزشهای مورد احترام و همسو بودن آرمانهای نشأت گرفته از دادرسی عادلانه، با آرمانهای والای ناشی از «حکومت قانون» است. جدال عناصر اخلاقی (عینیت و فردیت) و مباحث علمی بیطرفانه در برابر تجارب شخصی جانبدارانه، از موضوعات بحث برانگیز در زمینه تحقق عدالت کیفری بوده است. در این راستا، تضمین دادرسی عدالت محور، مستلزم استقلال سیستم قضایی، وجود مقامات قضایی مستقل و عدم حمایت جانبدارانه از طرفین در فرایند اجرایی دادرسی میباشد. بر این اساس، پژوهش حاضر بر مبنای تحلیل اصول دادرسی عادلانه در مرحله رسیدگی، از گذر ضمانت اجرا استوار گردیده است. هدف، تطبیقی منسجم و همه جانبه در راستای شناسایی و تضمین عادلانه حقوق افراد بوده است.