< p>چکیده با توجه به اینکه داوری روش خصوصی حل و فصل اختلافات است که متکی به توافق طرفین میباشد این روش نتوانسته کاملاً مستقل از نظارت دستگاه قضایی حرکت کند. زمانی که طرفین موافقت میکنند که اختلافات خود را به داوری ارجاع نمایند، آنها انتظار دارند که دعوا از حیطه دادگاه خارج شده و به صورت خصوصی و مطابق با توافق طرفین حل و فصل شود. حال اگر دادگاهها بخواهند در داوریها نظارت کنند یا این که بخواهند مرجع تجدیدنظر از داوری باشند یا رای صادره را به دلایل گوناگون ابطال نمایند در این صورت داوری نمیتواند به صورت واقعی یک روش حل و فصل خصوصی تلقی گردد. درحالی که نمیتوان داوری را کاملاً از نظارت، کنترل و حمایت محاکم جدا کرد، اما این که چه سطحی از نظارت را برای دادگاهها میتوان قائل شد محل بحث است و این که با فرض نظارت، ماهیت و آثار این نظارت چگونه است می تواند متفاوت از توافق طرفین باشد. در این تحقیق می خواهیم که تفاوت میزان نظارت دادگاهها در آرای صادره از داوری را بررسی نماییم. این که یک سیستم حقوق ملی خواستار نظارت در کلیه آراء داوری باشد که در اقصی نقاط دنیا انجام میگیرد، امری بی فایده و عبث خواهد بود که فاقد منطق صحیح و مخالف اصول بینالمللی حاکم بر داوری است.